2 هزار میلیارد تومان مرغ در لاشه سوزها خاکستر می‌شوند

سالانه در صنعت مرغداری  کشور 2هزار میلیارد تومان مرغ در لاشه سوزها خاکستر می‌شوند.

صنعت مرغداری در کشور ما قدمتی بالغ‌بر یک قرن دارد و ایران ازنظر تولید و پرورش مرغ گوشتی رتبه هفتم جهان را دارد . چرخه تولید مرغ گوشتی مزارع اجداد ، مادر ، جوجه یک‌روزه و فارمهای پرورش و کشتارگاه‌های متعددی در طول سه دهه گذشته در کشور ایجادشده و زمینه خودکفایی کشور فراهم‌شده است. حال سؤال اینجاست که چرا هم تولیدکننده می‌نالد و هم مصرف‌کننده، چرا قیمت تمام‌شده محصول داخلی فراتر از قیمت جهانی است .و چرا و چراهای دیگر طبق گزارش‌های متولیان امر سالانه قریب به یک میلیارد و یک‌صد میلیون قطعه جوجه یک‌روزه در کشور تولید و بعد از پرورش با اوزان بالای 2/2 کیلوگرم وارد بازار  مصرف می‌شود . باز طبق آمارهای استخراجی از سطح کشور میانگین تلفات در مزارع بین 10 الی 15 درصد را شامل می‌گردد . اگر با یک حساب سرانگشتی محاسبه گردد بیش از 300 هزار تن مرغ؛ در طول دوره پرورش از چرخه تولید خارج و در لاشه سوز مرغداری‌ها به خاکستر تبدیل می‌گردد . اگر بهای یک کیلو مرغ را 6000 هزار تومان در نظر بگیریم رقمی بالغ‌بر2000 میلیارد تومان را با دست خود خاکستر می‌کنیم . آیا جای تأسف و تأمل نیست!

باز جای تأسف بسیار است این فرهنگ در نزدیک مرغدار نهادینه‌شده که 10 الی 20 درصد جوجه ریزی بیشتر انجام می‌دهد چون می‌داند خوراک لاشه سوزها خواهد شد و یا در خرید لاشه سوزها به دنبال ظرفیت بالای سوزندان لاشه مرغ هستند!

نگارنده اعتقاد دارد که در طول سه دهه گذشته توسعه مرغداری در حد مطلوب و فراتر از انتظار صورت گرفته و خودکفایی کامل حاصل و مازاد تولید نیز وجود دارد و باید فکری برای صادرات کرد . ولی متأسفانه درزمینهٔ رعایت استانداردهای تولید توجه که نه بلکه بی‌توجهی کامل شده است که خود جای سؤال دارد !

علل وقوع حادثه را می‌توان در،عدم آگاهی و شناخت کافی تولیدکنندگان با علوم روز پرورش، عدم رعایت امور بهداشتی و قرنطینه‌ای، نبود مدیریت تهویه در فارمهای مرغداری، عدم رعایت فواصل استاندارد در احداث مرغداری‌ها و عدم توجه به مدیریت اصولی پرورش جستجو کرد.

عزیزان متولی ، دوستان اتحادیه‌ها و برادران و خواهران تولیدکننده ، تجربه سه دهه فعالیت این‌جانب در زیر بخش دام و طیور و تجربیات شما عزیزان نیز در امر پرورش گواه این است که با تزریق پول مشکل قابل‌حل نیست  شاید مسکن باشد ولی علاج کار نیست . باید ساختار و تفکر تولید تغییر یابد و به مباحث مختلف مدیریتی و به امر آموزش و ترویج شیوه‌های نوین توجه ویژه مبذول گردد.